کرانه باختری کشور جهاد اسلامی

نظر

دانشگاهها هنوز تریبون آزاد کفار هستند

بعد از 46 سال از انقلاب در دانشگاه تهران در انجمن علوم سیاسی دانشگاه تهران استاد طاغوتی با کمال بیشرفی و بی تقوایی علمی مطرح کرد که علوم سیاسی ذاتا سکولار است و هیچ استاد یا دانشجویی حاضر به نقد آن نشدند، استاد نوستالژیک دیگری با سیاه‌نمایی کامل خواستار برخورد فیزیکی و اعتراض کوبنده بر علیه نظام اسلامی گردید و مستمعان مانند گوسفندی یا بز اخفش سر تکان دادند،، کل دانشگاه تهران با بودجه بیت المال بر علیه تاریخ و فرهنگ این مملکت لجن پراکنی می کنند و کسی جلودار آن نیست، این نظریه های نوستالژیک تا جایی پیشرفت کرده که فقط خود را علمی می داند و بس لذا مانع اصلی بین تعامل عین و ذهن شده،، همه تئوریسین های تغییر خودشان در مقابل تغییرات انقلاب اسلامی، مقاومت می کنندو همه آنها پیشرفت را در انقلاب اسلامی متوقف شده میدانند، این نظریه پردازان به هر دروغ و دونگی  متوسل می‌شوند تا تاریخ پر افتخار ایران را زیر سوال بردند و سیاه‌نمایی کنند تا خودشان ناجی شناخته شوند همان استاد سکولار که رای مردم را نفی می و 98 درصد را قبول ندارد و به یک درصد آمریکایی دموکراسی می گوید اختلاف بین سپاه و ارتش را خودزنی برای ایران می گوید ولی اختلاف بین حزب دموکرات و جمهوری خواه را رشد دموکراسی می داند، حتی شیائو پینگ را هم معکوس تعریف می کند،د همانطور که مائو با دولت مستقر چین ساخت تا خود را رشد دهد، پینگ هم با امریکا ساخت تا قدرت برتر اقتصادی شود، و مقابل آمریکا بایستد خلاصه همه چیز را معکوس نشان میدهند تا رژیم جمهوری اسلامی را زیر سوال بردند اما دروغ های آنان باعث محکم تر شدن ریشه های جمهوری اسلامی میشود

 


نظر

من قبل از انقلاب مسئولیت کتابخانه مسجد حضرت آیت الله امامی کاشانی را داشتم بعد از انقلاب از تلویزیون شنیدم که ایشان به حکم امام خمینی مسئول دفتر تبلیغات امام خمینی شد، بلافاصله به مدرسه سپهسالار محل استقرار ایشان رفتم و آمادگی خود را برای همکاری اعلام نمودم فکر کنم سوم اسفند ماه 1357 بود، ایشان با خوشرویی گفتند از فردا بیا ، و برای اطمینان هم یک اسکناس هزار تومانی که معادل یکماه حقوق بود بمن دادند، فردای آنروز همراه خانمم به مسجد رفتیم، ایشان از خانم بنده هم استقبال کرد و گفت مسئول خواهران بشود، ایشان که مدیر مدرسه بود قبول کرد بطور نیمه وقت حضور پیداکند، بعد به من فرمود، فعلا آقای وحید سرپرست طاغوتی همه چیز را با تحویل نداده،اما ما می خواهیم اسم اینجا را عوض کنیم و بنام شهید مدرس باشد، زیرا شهید مدرس یکبار توسط رضاخان در کنار همین مدرسه ترور شد که ایشان با زیرکی عباسی خود را بالا نگهداشته و خود روی زمین دراز کشیده و لذا تیر به عبا خورده بود، و بعد هم می خواهیم برای دانشجویان کلاس اندیشه شناسی بگذاریم، و تبلیغات ضروری و اعزام مبلغ هم داشته باشیم، چون وقف نامه مدرسه فقط مربوط به تربیت طلاب هست،دما از امام اجازه تبلیغات ضروری را داریم،، کم کم اساتید را معرفی کردند دکتر حبیبی، دکتر شهیدی ، دکتر سروش از جمله آنها بود ، دکتر دیالمه و استاد مطهری هم درخواست شده بود، از کلاسها استقبال فراوانی شد تا جاییکه حجره ها پرسد و لذا ایشان اجازه ورود به قسمت کتابخانه و سالن آن را داد،،منهم به ابتکار خودم بخش دانشجویی درست کردم و از همه دانشگاهها در ان حضور داشتند و گاهی با انجمن اسلامی معلمان و حزب جمهوری هم جلسه داشتیم و در مراسم، بعنوان نماینده دانشجویان شرکت میکردم و اسم دانشگاه تهران را به تلویزیون می دادم، تا اینکه در 12اردیبهشت استاد مطهری را ترور کردند، من در دانشکده خودمان به بچه های انجمن اسلامی گفتم یک پلاکارد بزنند 


نظر

همه کار افرینی ها و همایش های ان، کلک پول هست، زیرا تولید و مصرف در ایران از حد اشباع هم گذشته، و نیازی به تولیدات جدید نیست، با نیم نگاهی به جشنواره تولید ملی افتخار ملی ،میتوان فهمید ،مثلا مصرف برق در کشور هفت برابر جهانی هست، یعنی این مقدار برق تولید میشود ، واردات برق هم وجود ندارد، ولی به 50 کشور هم برق صادر می شود، لذا نه نیازی به برق های بادی است ، و نه خورشیدی و غیره هم لازم نداریم، ولی کار آفرینان همه اینها را به لجن می کشند، تا بازار خود را معرفی کنند، و وام بگیرند پس ندهند ،دکتر محمدی نمونه بارز این لجن پراکنی، با عنوان رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران هست، وی تئوری (ایران بدبخت و جهان سومی) را ترویج می کند، و همه تولید ها و پیشرفت ها را نفی می کند، و با امار های ساختگی اسرائیلی، همیشه و همه جا ایران را، در اخر جدول نشان میدهد، و در این کار هم موفق شده، تمام بودجه صندوقهای ریاست جمهوری را بالا بکشد، یا مثل پت شاپ ها که مجوز ندارند، و از کالاهای قاچاق هم استفاده میکنند، چون مجوز واردات هم ندارند، لذا شهرداری باید همه را پلمپ کند! و اگر تا کنون پلمپ نشده برای این است که; به ماموران شهرداری رشوه های کلان یکساله میدهند، البته اگر پت شاپ ها مجوز هم داشته باشند، نباید غذای مردم را بدزدند، وبه سگها بدهند، یا از گوشت گوسفندی یا گاو استفاده کنند، بلکه باید به انها مجوز شکار موش‌های شهری داده شود، تا هم جمعیت موشها کم شود و هم اینکه غذای لذیذ و طبیعی، برای گربه ها تهیه شود، چون گربه ها تنبل شده اند، و از پس موش‌های شهری بر نمیایند! برای سگ ها هم از کلاغها یا پرندگان حرام گوشت دیگر، غذا تهیه کنند تا کلاغ ها نیز قوت مردم را ندزدند. به پرنده بازان هم اجازه شکار کبوتر را بدهند، چون کبوتران چاق و چله شدند،و در حالیکه مردم پروتئین بیشتری نیاز دارند، آنها به مرگ طبیعی می میمرند،


نظر

نمایشگاه بین‌المللی میزبان گردشگری بود ولی غیر از کشف حجاب کارکرد دیگر نداشت رفتم به وزیر توضیح دهم محافظ ها نگذاشتند یکی از انان گفت بنویس تو خبرگزاری است منم نوشتم امیدوارم به دل نگیرند البته تقصیر کسی نیست  وقتی اقای ضرغامی وسط چشنهای شعبانیه و دهه فجر و ایام نوروز می گوید ما شادی‌ها را از مردم گرفتیم از بقیه چه انتظاری هست که مثلا خوانندگان ای انجلسی صریح تر می گویند که ما شادیهاب مردم را دزدیدیم، زیرا از نظر انها همه چیز با روسپیگری مقایسه میشود از نظر انها گردشگری یعنی بروند جایی که راحت به زنان و دختران تجاوز کنند،، از نظر انها شادی یعنی درهم ریختن زن و مرد و اویختند به یکدیگر و تولیدات ولدال نایب را افزایش دادن ازادی هم از نظر انها همین است، ازادی دست اندازی به زن و بچه مردم، ارزانی هم از نظر انها رایگان کردن تجاوز هست ما الان روزی 12 میلیون نان بربری به افغانها میدهیم ولی از نظر انها مردم ما نان شب هم ندارند بخورند در حالیکه مردم مترصد هستند تا تعطیلی برسد بروند گردش ولی از نظر انها گردشگری مرده، لذا همه چیز از نظر انها فقط از سوراخ دیده میشود،و مردان انها دنیا را فقط از یک سوراخ نگاه می کنند در حالیکه تبلیغ می کنند سفر بدون ویزا به 138 کشور ولی انها می گویند پاسپورت اعتبار ندارد 


نظر

صفات رذیله و پست در انسان فقط یک مسئله شخصی یا موضوع اخلاقی و نفسانی نیست بلکه بیشترین ضررهای اقتصادی را برای جامعه و مردم اطراف دارد، لذا علاوه بر مجازات های روز قیامت باید در همین جا نیز مجازات شوند، مثلا ترسو بودن و شجاعت نداشتن باعث میشود دارایی‌های کشور را باج بدهیم و مردم گرسنه بمانند. حسود بودن باعث میشود تا نگذاریم دیگران کار کنند و جامعه تعطیل شود و خسارت جبران ناپذیری به کشور وارد شود، خودپسند بودن باعث میشود ملتی را به لجن بکشیم تا خود را مطرح نماییم، من در یک جلسه بودم خانم معلوم الحالی ادعا کرد من جرات میکنم و شماره تلفنم را به همه میدهم،!وی گفت،مردم ایران اصلا نمی خندند و مغموم تمرین مردم دنیا هستند ولی من حاضرم انها را بخندانم، بامن تماس بگیرید، این حرف را در ایام شعبانیه زد که همه دنیا در شادی ولادت موعود مهربان دو ماه را جشن می گیرند و شادی می کنند موقعی این حرف را زد که جشنهای دهه فجر بود و اینهمه شادی مردم را نمی دید، و فقط روسپیگری خودش را شادی می دانست، توهم هم مانند صفات رذیله باعث خسارت جمعی میشود وقتی یک قطره اب در لانه مورچه می ریزد مورچه فریاد بر میاورد که دنیا را سیل برد ، این حقیر پنداری و توهم جهانی در ضد انقلاب فراوان هست، چون خودشان بودجه ندارند و تا به حال کوچکترین کاری برای مردم انجام نداده اند، این را به انقلاب نسبت می دهند، چون خودشان هر لحظه در حال سقوط هستند جمهوری اسلامی را به سقوط متهم میکنند، و همین باعث میشود 35 تریلیون دارایی که شاه با خودش برده به دشمنان بذل و بخشش کنند و ریالی به سیل زدگان ایرانی کمک نکنند