سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

 نفوذ لیبرالها در مراکز مالی ایران، باعث شده تا: مدیرت مالی برمبنای بهره، اساس همه کارها شود. شهرداری هم به طمع اقتاده: تا بهره ها را باز هم بالاتر ببرد. مدیران مالی اعتقادی به مدیریت مالی اسلامی ندارند. و همه چیز را از دیدگاه یهودیت، یا صهیونیسم اقتصادی می بینند. حتی ارزش کارمند را هم با فرمول: ارزش فعلی براورد می کنند: فرضا اگر شما 200میلیارد،در بانک بگذارید و ماهی 6میلیون تومان سود بگیرید! برابر با حقوق یک کارگر می شود. یعنی ارزش کار کارگر! همین است. لذا برای بالا بردن ارزش خودشان، همیشه بالاترین حقوق ها را منظور می کنند، و برای اینکه صدای مدیران دیگر در نیاید، آنها را هم بالامی کشند. و دائما در یک تضایف یا تصاعد، بیت المال را به غارت می برند. استدلال شان این است که هرچه: پاداش و حقوق هیات مدیره و مدیران بیشتر شود، سود کمتری نشان می دهد! لذا مالیات کمتری می پردازند. به همین جهت همه شرکتهای دولتی و نیمه دولتی، در ترازنامه خود زیان نشان می دهند. تا مالیات ندهند. جالب است که این شرکتهای بشدت زیان کار، اقلام نجومی به هیات مدیره می دهند: تحت عنوان افزایش سود! و بهره وری. تا جاییکه مدیران بتوانند شرکت را بخرند. به دو دلیل میتوانند: ترک تشریفات مناقصه کنند! یکی انکه این شرکت زیان ده هست، کسی ان را نمی خرد. دوم اینکه حق تقدم با سهامداران فعلی است. با این روش ها، همه بیت المال را بطور قانونی! برای خود برمی دارند. و اصلا می گویند (سردار بیا اینارو بردار)ما خودمان بیت المال هستیم! امروزه در بانک، بورس و بیمه، که سه نماد اقتصاد ربوی صهیونیزم هستند، کاری کرده اند که ایات: مربوط به جنگ باخدا، اصلا مطرح نشود. مثلا جزو افتخارات دولت بسیجی! این است که بهره را، مخالف قانون و شریعت، بالا برده و حاضر است بازهم بالاتر ببرد. شهرداری اعلام کرد: اگر سود بانکها 23درصد است، ما بیشتر از ان می دهیم، تا مردم پول خود را در پروژه های شهری، سرمایه گذاری کنند. یعنی زورشان به قانون بانکها نرسید، سراغ شهر داری ها رفتند. شهرداری همچنان در نظر دارد: روش بهره (نزولخواری)را در یک همایش بزرگ به شهرداران یاد بدهد. و علت پایبندی شهرداران به اسلام و: عدم مبارزه آنها با خدا را، نا آگاهی و بلد نبودن شهرداران اعلام می کند. این جرثومه های فساد صهیونیستی، به هیچ قانونی پایبند نیستند. و مانند اسرائیل حد و مرزی نمی شناسند. زیرا اگر به قانون اسلام پایبند باشند، باید بهره را قطع کنند. بهره یعنی پولبازی، و کسب در امد بدون کار! یا اگر حتی به کشورهای پیشرفته تاسی کنند، باید بهره را به یک درصد برسانند. لذا می بینیم نه به اسلام و نه به جهان، سرخود بهره ها را بالا می برند. به هر حال با این بهانه ها، چند باره از مردم پول می گیرند. یکبار مستقیم بعنوان عوارض، یکبار غیرمستقیم از دولت می گیرند، یکبار هم می خواهند: بعنوان سود سرمایه گذاران، خدمات خود را گرانتر کنند. و همین امر باعث می شود: شهر گرانتر و پرهزینه تر اداره شود. در حالیکه خدمات آن تغییری نکرده است. پس بجای بالا بردن منابع، باید به فکر کاهش مصارف باشند. خیلی از مصارف شهرداری، اصراف است و در وظیقه قانونی ان نیست. قانون جدید شهرداری ان را از ریاست جمهوری بالاتر می داند. و درواقع جای همه ارگانهای دولتی کار می کند: بجای سازمان تبلیغات! بجای وزارت صمت! وقتی واگن ها را از چین می خرد، یا اتوبوس ها را به شرکت های داخلی سفارش نمی دهد. طبیعتا باعث بیکاری کارگران این بخش ها می شود. در حالیکه اصلا خرید وسائل حمل و نقل، به عهده شهرداری نیست. فقط تنظیمات آن بعهده شهر داری است. هزینه کردن در مثلا راهپیمایی اربعین، به عهده وزارت کشور است. اما شهرداریها داخل می شوند. لذا باید دانست که برای تحمیل نظام رباخواری، از هرکاری استفاده می کنند. بیمه ها و بانکها و بورس ها، همه ناکار امدی خود را از این راه پوشش می دهند. والا، الان ما نیازی به بیمه و بانک و بورس فیزیکی نداریم. یک پلتفرم میتواند بدون هزینه این کارها را بکند.