سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

نظر

افراد زیادی برای افزایش ثروت و پولدار شدن، نظریه داده اند: مخصوصا علمای مدیریت و بیزنس غربی! و شاید برترین آنها کتب مربوط به آل ترامپ باشد:  که کسب و کارهای عجیبی را شامل میشود: از جمله قاچاق مواد مخدر و تسلیحات، که بالاترین سود در جهان را به خود اختصاص داده است. زیرا وقتی هدف سود آوری باشد، راه میانبر، قاچاق می شود: که نه مالیات بدهند و نه گمرک از انها مانع شود. بدون واسطه هم به دست مصرف کننده برسد. البته علمای اخلاقی تر! می گویند سود اوری در چارچوب اخلاق! ولی اولویت با سود است. بنگاهها هم اعلام می کنند: ما بنگاههای خیریه نیستیم که: به فکر نجات مردم باشیم. ما باید کلاه خود را نگهداریم. و برای بنگاه خود سود آوری حداکثری داشته باشیم. به همین خاطر دولت را هم سرزنش می کنند، و می گویند دولت تاجر خوبی نیست! زیرا مانع قاچاق و دزدی آنها می شود. در باشرف ترین حالت در نظریات غربی، دزدی و رباخواری بعنوان کسب و کار  معرفی میشود: کسب و کار برحسب تئوری های صهیونیستی و مسیحی لیبرالی، کمی با هم فرق دارد:در واقع یهودیت و صهیونیزم، براساس ربا خواری اداره می شود: یعنی بدست اوردن پول بدون زحمت، بعنوان اسکنت! اما لیبرال مسیحیت مدرن، بر مبنای دزدی شرافتمندانه و شیک پوشانه است. یعنی آنها آموزش می بینند: تا حق دیگران را چطور برای خود بردارند. بانکها نمونه موسسات موفق صهیونیستی، بورس نمونه موفق مسیحیت لیبرال صهیونیستی است: در مورد رباخواری همه چیز مشخص است، زیرا در اسلام جنگ با خدا معرفی شده. اما در مورد بیزنس، باید دانست تمام شگردهای کسب و کار غربی، برای دزدیدن ارزش افزوده دیگران است. هرچند آن را در لفاف و با الفاظ پر طمطراق (بازاریابی)می گویند، ولی واقع اصل قضیه این است. مثلا راههای فرار از مالیات را آموزش می دهند: که کل علم حسابداری برای این کار است. یعنی هیچکس حسابداری را دوست ندارد، حتی می گویند باعث نازایی و ضعف قوه بینایی و قوه باه، می شود. اما بخاطر فرار از مالیات، مجبورند! یا هزینه و قیمت تمام شده را کاهش می دهند: یعنی دستمزدها را در حداقل قانون کار می پردازند. یا مواد اولیه را از زمین های مردم سرقت (معدن و سینه کار اختصاصی)می کنند. ارزش افزوده حاصل از دستمزد و مواد اولیه را، در سربار قرار می دهند! یعنی پاداش هیات مدیره می شود. ما اکنون در بورس و تقسیم سود سهام عدالت، این مشکل را داریم. سود ابرازی به وزارت دارایی، که به منظور فرار از مالیات و زیان ده نشان دادن، طراحی شده، مبنای تقسیم سود است. در حالیکه در صورتجلسه اعطای پاداش هیات مدیره! سودها چند برابر ابراز می شود. همه شرکتهای مشمول سهام عدالت، دولتی ، نیمه دولتی و نهاد مردمی، در ترازنامه منتشره، بیشترین زیان را ابراز می کنند. ولی اگر ترازنامه افشا شود، معلوم می شود همه این زیان ها، بخاطر پرداخت حقوق های نجومی به مدیران. و پاداش های کهکشانی برای اعضای هیات مدیره است. همه اینها هم به دلیل سود آوری بالا گزارش می شود. لذا در مکاسب اسلامی، همه اینها حرام است: چه رباخواری(کسب در امد از بازی با پول) و چه قاچاق و دزدی و کم فروشی ..و در مقابل آن فرمول اسلام :برای کسب در امد بیشتر و افزایش ثروت و پولدار تر شدن، فقط شکر گزاری است. یعنی ارزش افزوده در اسلام، برای خدا است، و ما ان را از خدا می خواهیم: زیرا خدا قول داده اگر در هر نعمتی شکر گزاری کنید، ان را افزایش می دهد(لئن شکرتم لازیدنکم). خدا ثروت مطلق، و خالق ثروت است. یعنی نعمت ها و ارزش افزوده را خلق می کند، و به ما می دهد.(کن فیکون) لذا فرمول اصلی می شود: شکر گزاری. با شکر گزاری اولا ما متوجه داشته های خود می شویم: در حالیکه غیرشاکران مانند کبک، سرخود را زیر برف کرده، می گویند برف نمی اید. یا مثل ماهی در آب هستند، ولی دائما آب می خواهند! و ثانیا مسیر ازدیاد ثروت را هم مشخص می کنیم(دعا کردن)