سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

همه چیز از نو باید شروع شود، زیرا فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و حتی :فرمول های ریاضی و علوم پایه را، غرب به سلیقه خود نوشته است. تاریخ علم از نظر انها از 1980مقارن: بروز انقلاب اسلامی نوشته شده. همه نظریات دانشمندان مربوط به این دوره علمی هست! و مابقی هرچه در گذشته بوده کلاسیک و سکولار است. یعنی وجود ندارد. حتی شناخت شناسی! هم بیش از 50سال سابقه ندارد. از نظر غرب، تمدن ایران یک اتفاق ساده، زودگذر بوده و تمام شده! پس عهد عتیق اصلا داخل تاریخ نیست. در قرون وسطی هم، کلیسا حاکم بوده و انکیزاسیون، تفتیش عقاید و کشتار گالیله ها را بدنبال داشته است. قرون معاصر هم به سه قسمت تقسیم می شود: یک قسمت که صرف مبارزه با خرافات کلیسا شده، لذا فقط جنبه تفننی و اعتراضی داشته، و اصالت قابل دفاعی ندارد. شاید قرن نوزده و اوایل قرن بیست را، بتوان در این جمله خلاصه کرد: کسی علمی بود که :با کلیسا مبارزه می کرد.در قرن بیستم هم که دنیای غرب، درگیر جنگ و تغییر مرزها بود. و به علم فقط برای جنگیدن فکر می کرد. لذا میتوان به آن عصر دینامیت، موشک و بمب افکن نامگذاری کرد. چون ایران با تاسیس سازمان ملل، جلوی جنگ را گرفت، لذا این جنگ سالاران، شروع به حذف ایران کردند. که اغاز ان با اصتقلال کشورهای عربی و تجزیه عثمانی بود. ولی تا امروز ادامه دارد. و با اینکه سازمان ملل 200کشور از ایران جدا کرد، هنوز هم دنبال تجزیه بیشتر ایران، و تاسیس حداقل 9کشور از ایران! سه کشور از عراق، سه کشور از سوریه و افغانستان ولبنان و یمن است. تا اینکه ایران بیدار شد. و خواستار بازگشت به امپراتوری سابق خود شد. این دوره، دوره علم و پدر علم و امثال ان در امریکا و اروپا آغاز می شود. اما همه علوم، از صفر شروع و تاریخ، یا تاریخجه از ان بیان نمی شود. هگل و مارکس و پولیتسر، بعنوان دانشمندان احساسی یا سیاسی یاد می شوند. ولی هایدگر و غیره وارد میدان می شوند. پدر علم مدیریت نه در ایران یا در اروپا ، بلکه در امریکا از نهضت روابط انسانی میو، اغاز می شود و بقیه مدیریت کلاسیک! نامگذاری می گردد. زیرا همه آنها را انقلاب اسلامی دفن کرد. بروکراسی وبر(نگو، بنویس)، با ضبط صوت جایگزین شد. و امام خمینی بجای چاپ اعلامیه، به سخنرانی و پخش صوت و تصویر اقدام نمود. دوران انتقال مکتوب به مجازی، اغاز شده بود. کسی بخود زحمت نمی داد که : کتاب چاپ کند یا کتاب بخواند، براحتی صوت یا نوار یا کاست و پادکست را، در خودرو و خانه و خیابان گوش می دادند یا نگاه می کردند. چون ساواک و اسرائیل، در دوران مکتوب باقی مانده بودند، تصور تاثیر نوارکاست یا حلقه فیلم را نداشتند. لذا سخت گیری هم نمی شد. و همین تصور در دانشگاههای آمریکا و انگلیس هم بود. آنها با کتاب به جنگ فضای مجازی اولیه می رفتند. کتابها ارزانتر و فراوانتر چاپ می شد. تا سرعت کتابخوانی بالا رود. ولی نتیجه چیزی جز توسعه فضای مجازی نبود. در حالیکه کتاب فقط در انحصار قشر فرهیخته بود، مردم راه خود را از روشنفکران جدا کردند. و آنها را با کتاب تنها گذاشتند. این بود که اصرار بر علم خالص، مرز دانش و غیره بالا گرفت. و فضای مجازی را به سطحی نگری متهم کردند. در حالیکه مطالعه در فضای مجازی، انلاین ومطابق با اخرین ایده ها بود. یعنی بجای اینکه دانشجو صبح زود! به کتابخانه برود تا کتاب گیر بیاورد، صفحات مورد نظر ار پیدا کند و از ان یاد داشت بردارد! در یک دقیقه با اینترنت، آن را جستجو و کپی فیس می کرد. و این برای قشر روشنفکر کتابخوان قابل درک نبود. از طرف دیگر تحقیقات در جهان کتابخوان ها! یا موازی بود یا دچار خلا می شد. یا باهم متناقض از آب در می امد. مثلا در امریکا، فرضیه ای اثبات می شد، در حالیکه در ژاپن سعی داشتند ان را کنار بگذارند. حتی در خود آمریکا، نظریات و فرضیه ها، بسرعت از میدان خداحافظی و جای خود را به فرضیه های جدید می دادند.