سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

نظر

اسرائیل نابود شده! چیزی که الان، به نام اسرائیل خوانده می شود، فقط یک اسم هست. زیرا مردم تشکیل دهنده اسرائیل اولیه همه رفته اند، آنها بر سه قسم بودند: یک عده که به دنبال انتقام  از هیتلر بودند، عده ای که می خواستند: انتقام از امریکا بگیرند، و گروهی هم انتقام انگلیس را در سر داشتند. البته همه اینها، با انگیزه رفاه و قدرت آمیخته بود: انگلیس با اعلامیه بالفور، دست به انتقام وسیع از آلمان ها زد. تقریبا آلمانها منزوی شدند. آنها بخوبی توانستند: موضوع اتاق گاز آیشمن را مطرح، و تا کنون ادامه دهند. اما امروز مردم اسرائیل آگاه شده اند. و درمقابل این عمل، علامت سوال بزرگی گذاشته اند. آلمانها هم با تاسیس حزب کارگر در اسرائیل، به دفاع از خود پرداختند. زبان به انتقاد از دولت اسرائیل گشودند. امروزه بعنوان اپوزیسیون، نقش عمده ای در شنبه های اعتراضی دارند.  آمریکا که پیروز جنگ دوم جهانی بود، با تاسیس حزب لیکود، پای خود را در اسرائیل محکم ساخت. هدف او بیرون کردن اسرائیلی های نوستالژیک، و وابسته به جریان اروپایی بود. گروه اپک یا لابی صهیونیزم را تاسیس، و با کمک های مالی زیادی، آنها را تقویت کرد. بعد ها نتانیاهو بعنوان یک لهستانی که: داستانهای انگلیس و آلمان را می داند، خود را مستقیما به امریکا متصل کرد. تا کمک های ارسالی به اسرائیل قطع شود و برعکس، اسرائیل به کمک آمریکا رفت! بطوریکه لابی صهیونیستی در امریکا، تا تعیین رئیس جمهور ایالات متحده جلو رفت، البته این اواخر مجبور شد که: درخواست کمک نماید. همه اینها به دلیل آن بود که از سوی ایران، بعنوان دشمن مشترک تهدید می شدند، یعنی کمک های مالی امریکا برای: تقویت جبهه خاورمیانه علیه ایران بود. و بعدا که آمریکا دچار بدهی های کلان شد، این نتانیاهو بود که به بهانه خرید اسلحه، به امریکا کمک می کرد. والبته هر دو از منابع مسدود شده ایران، تغذیه می کردند. اما بعد از جنگ 33روزه حزب الله، تقریبا کل افراد طیف اروپا، از اسرائیل خارج شدند. زیرا اغلب انها به بهانه نداشتن رفاه! و یا بعنوان پناهجو: از ظلم المانها آمده بودند. و حالا دیگر هیتلر وجود نداشت، و میتوانستند رفاه را با خود به اروپا ببرند. ولی طیف آمریکایی و حزب لیکود، همچنان اصرار بر ماندن داشتند. وفکر می کردند: قضیه اتفاقی بوده. و آمریکا می تواند همه چیز را درست کند. اما بعد از جنگ 22روزه، امریکا نیز عقب کشید.  نتانیاهو با سفر به آمریکا و وعده کمک های تبلیغات انتخاباتی، هنوز امیدوار بود. تا اینکه در جنگ 11روزه، نتانیاهو تنها ماند. لذا برای بقای خود ناچار شد: به ایرانیان روی اورد. اپوزیسیون ایران را کمک مالی کرد. شبکه های تبلیغاتی انها را گسترده نمود. تا بلکه با تشدید تضاد درون ایرانی، بقای خود را تضمین کند. اما ایران که با پنبه سر می برد. سرنتانیاهو را هم برید! بدون اینکه دردش بیاید! حالا کلیه صهیونیست ها رفته بودند، و یک لشکر ایرانی پر توقع! برایش باقی مانده بود. بدبختی نتانیاهو این بود که: لشکر ایرانی هم پیر و فرتوت و خسته بودند، و هم دچار تفرقه شدید. این موضوع را نتانیاهو در فتنه 88فهمیده بود، ولی در فتنه 98، از ان بهره برداری کرد. چهره های اپوزیسیون را به هم نزدیک، و بین آنها اتحاد ایجاد نمود. و هزینه های گزافی را به آنها پرداخت نمود. ولی توقع اپوزیسیون ایران بالا بود، همه کمک هایی که به آنها شده بود، فقط برای یک ماه مصرف شد. وشورش ایرانیان مخالف، بعد از یکماه فروکش کرد و در سالگرد آنهم نتوانست کاری بکند. اعضای ان همدیگر را مسئول شکست اعلام کردند. و چون نتانیاهو دیگر پولی نداشت، لذا برخی از سازمانها گم وگور شدند! شبکه ها هم اعلام تعطیلی یا تغییر مسیر نمودند. اما یک راه باقی بود: مانند فیلم های تخیلی، با هوش مصنوعی، به جنگ ایران برود تا نیازی به اینهمه منت کشیدن از: ایرانی های ضد انقلاب هم نباشد. اما با طوفان الاقصی، این آخرین رمق هم گرفته شد. امروز در اسرائیل هیچ کس وجود ندارد. همه آنهایی هم که مانده اند،شیعه شده و با خود پرچم سفید حمل می کنند. مانع اصلی فروپاشی کامل اسرائیل، رذالت غرب زدگان است نه غربی ها. آنهاییکه در رسانه هایشان، هنوز اسرائیل را سرپا نشان می دهند. و فروپاشی ان را محال تبلیغ می کنند.