سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

نظر

پیروزی آفریقای جنوبی در دادگاه لاهه، نشان داد که در ایران حتی یک حقوقدان ضد اسرائیلی وجود ندارد. چرا که همین کار انها را، باید از 50سال پیش شروع می کردند. و اکنون اسرائیل از نظر حقوقی محکوم به فنا می شد. امام خمینی چقدر فریاد زد که: اسرائیل باید محو شود؟ ولی حقوقدانان گوش خود را گرفتند، و خود را به نشنیدن زدند. یازهم همینقدر خوب بود! آنها به دفاع از مشروعیت اسرائیل هم پرداختند. و به ورزشکاران ما که مقابل: حریف اسرائیلی قرار نمی گرفتند، تاختند. ریشه این مفسده عظیم، از انجا است که همه آنها، از دست سازمان سیا، درجه دکترای خود را گرفته اند. با حمایت های مالی دانشگاههای وابسته به: صهیونیست ها بورسیه شدند. هنوز هم کتب درسی انها، از ایات قرانی خبری نیست. چند نفری هم که زحمت کشیدند، از حقوق اسلامی گفتند و نوشتند، مانند شهید بهشتی، ترور شدند تا: قوه قضاییه به یک قوم ترسیده ای تبدیل شود: که غیر از حقوق اساسی فرانسه، و کتب حقوق امریکا، هیچ چیزی را نشنوند و نخوانند. همین امر باعث شد تا تمام رسانه ها: برعلیه حجاب اسلامی و دیه و قصاص، فیلم سازی و قلمفرسایی کنند. حقوقدانان باید به سوالات ملت خود پاسخ بدهند، و در مقابل آنها پاسخگو باشند، ولی حقوقدانان ما در فکر: ایجاد سوال و زیر سوال بردن احکام نورانی اسلام هستند. کل سیستم فرهنگی همینطور است: مثلا وزارت ارشاد متولی فرهنگ عامه هست. باید امید افرینی کند، آینده پژوهی و روشن بینی را رواج دهد. و این کار تنها با پاسخ درست دادن: به سوالات مردم است: مردم می پرسند: بالاخره چه خواهد شد؟ غزه چه می شود؟ اسرائیل چه می شود، تورم به کجا می رود! اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از زمان تسلط بهزاد نبودی، در زیر سایه خاتمی، برعکس شد: بجای پاسخ به سوالات مردم، آنها را مسئله دارد کرد. بجای قانع کردن مردم، برای انها ایجاد سوال کرد. اصلا فرهنگ و هنر مسئول شد: تا در بین مردم سوال ایجاد کند: همه فیلمها به سویی هدایت شدند: تا مردم به حجاب اجباری منتقد شوند. همه خط قرمزها پایمال شد. جنگ و دفاع مقدس به مسخره گرفته شد. حقوق دانها قوانین و مقررات اسلامی را زیر سوال بردند. آمر به معروف ها را کشتند. و یا از کادر های ادرای و: مسئولیتی خارج کردند. بجای تذکر به بی حجاب! به آمران گفتند که شما اگر: می بینی اثر ندارد نکن! مردم نماز جمعه برو می گویند: حکومت نتوانست جلوی بی حجابی را بگیرد، ما چه کاره ایم. مدیران و دانشمندان و استادان رشته مدیریت، مدیریت اسلامی را زیر سوال بردند. آنها می گفتند: ما نیروی انسانی نخبه داریم، نفت و گاز و سرمایه داریم. ولی مدیریت نداریم. طبیعی است معنی این حرف: چیزی جز التماس به امریکا نیست. التماس به سلطنت طلب ها، که برگردید. ایران ویران شده! شما بیایید اباد کنید، ایران را آزاد کنید. لذا راز اصلی لیبرالیزم در ایران، همان سلطنت طلب های: اسلامی شده هست. زندگی تجملاتی، شاهانه زندگی کردن را، در بین مردم ترویج کردند. کرباسچی شهردار سابق تهران، می گفت: باید تهران را آنقدر گران کنیم، که مردم مهاجرت معکوس کنند. شهر گران شد، ولی کسی مهاجرت نکرد. بلکه به اپوزیسیون ملحق شد. امروزه شهر تهران بی تعارف، در دست بی حجاب ها است. نیروی انتظامی و آقای رادان را اخته کردند. کسی که موقع انتصاب مجدد، ادعا می کرد: دو روزه بی حجابی را جمع می کند. الان منتظر فرصت است تا: متهم به حجاب اجباری نشود. گشت ارشاد با هیمنه سابق، الان در یک گوشه مخفی می شود، خیلی اصرار کند، چند نفر را می بیند و: خواهش می کند که شال خود را! به سرتان بیاندازید. یعنی حتی از نام بردن روسری: یا حجاب، ابا دارد. آن شیر شرزه که :بی حجاب ها را دسته دسته، به وزرا می برد. امروز به موشی تبدیل شده که: خودش را مخفی می کند: به مردم می گوید: ما به زور اینجاییم! در حالیکه بی حجابی به زور است. یعنی انها باید: زور بالای سرشان باشد. با تذکر و نرمش جری تر می شوند.