برخی ها تصور می کنند یارانه آنها فقط سیصد هزار تومان است،که حتی عده ای ان را هم نمی گیرند! اما یارانه واقعی هر فرد ایرانی هشتصد میلیون تومان است! زیرا نصف بودجه کشور صرف خرید گندم و کالاهای اساسی می شود، که رایگان به مردم داده می شود. نصف دیگر بودجه هم صرف زیرساختها و طرح های عمرانی که باز هم مانند آب و برق و گاز، مجانی به مردم تقدیم می شود. البته ممکن است بگویند آب و برق برای: دهک های پایین رایگان است. بقیه پول می دهند! با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت: پولی که بابت آب و برق و غیره گرفته می شود، یک دهم هزینه تمام شده نیست. و این هم نهایتا به صورت دستمزد: ماموران آب و برق به مردم برگردانده می شود، چون آنها این مبلغ را در کشور خرج می کنند. و به بقیه پرداخت می کنند.
برای محاسبه کل یارانه باید بدانیم که بودجه بر دو قسمت است: هزینه های جاری و عمرانی. هزینه های جاری یعنی حقوق و ایاب وذهاب و اضافه کار و پاداش پرسنل! که نصف بودجه یعنی بالغ بر 4هزار همت به کارکنان لشکری و کشوری و بازنشستگان پرداخت می شود. آنها هم این پول را یا خرج می کنند و یا پس انداز، با خرج کردن آن، کل پول به قشر کارگر و زحمت کش و تولید کننده مواد و خدمات منتقل می شود. یعنی اگر مواد غذایی می خرند، به کشاورزان و دامداران منتقل شده و اگر لباس و غیره بخرند به صنوف منتقل می شود. در صورتیکه دریافتی کارمندی از هزینه های سبد کالایی خانوار بیشتر باشد، طبیعتا آن را سرمایه گذاری میکنند. سرمایه گذاری بدون ریسک یعنی پس انداز کردن پول: در بانکها برای دریافت بهره. که این پولها در بانک هم بصورت وام با نزول به مردم داده می شود. پس مقصد نهایی بودجه های جاری دولت در تمام سالها، تقویت بخش خصوصی و انتقال درآمد نفت به کشاورزان و کارگران است. حتی اگر کارمندان دولت سرمایه گذاری بدون ریسک هم بکنند: نهایتا به بخش خصوصی کمک کرده اند. سرمایه گذاری در بورس و طلا و سکه و مسکن و خودرو به ترتیب با ریسک های بالاتر سودهای بالاتری هم دارد. اما اصل و فرع سرمایه بطور مستقیم: به کارگران و کشاورزان یا تولید کنندگان کالا و خدمات منتقل می شود: خرید مسکن باعث رونق کار کارگران صنعت ساختمان می شود. خرید طلا باعث رونق کارگران صنایع فلزی و حتی خرید ارز باعث تقویت بازار های ثانویه و ایجاد اشتغال می گردد. لذا در بودجه جاری دولت شک نکنید: هر چقدر بیشتر شود رفاه مردمی بالاتر می رود، کسب و کار رونق می گیرد. به همین دلیل برخی اقتصاد دانان گفته اند: هر نوع کسر بودجه هم سرمایه گذاری دولت: برای رفاه بیشتر مردم و رشد بخش خصوصی می باشد. این گردش مبارک و سالم در بودجه جاری، در بودجه عمرانی کمی وسیع تر است، یعنی کل مردم دنیا را هم در نظر می گیرد. مثلا ساخت یک سد یا پل یا جاده ویا توسعه زیرساخت های اینترنت، دولت را مجبور به واردات می کند. پس هر تولید یا خدمات جدید مردم دنیا هم با پول ایران تقویت می شود.کره جنوبی بهترین مثال است:وقتی در ایران انقلاب شد، امریکا تحریم خود را آغاز کرد، تا مانند دوره مصدق دولت را سرنگون کند. اما به دستور امام خرید کالاهای امریکایی هم تحریم شد، لذا مسئولین تدارکات کشور، به سوی کره جنوبی و غیره رفتند. خرید های کلان از کره جنوبی (مانند خودرو کیا) باعث شد تا کره جنوبی رشد کند: در ان زمان تنها سئول شهر مهم کره جنوبی، فقط یک خیابان داشت آنهم بنام خیابان تهران بود. البته حالا شاخ شده و پول ایران را نمی دهد، از بی معرفتی انها نیست! چون ندارند که بدهند، همه چیزشان دوباره برمی گردد به همان خیابان تهران. کره جنوبی نمونه کوچکی از یارانه بگیران دولت ایران است: تا چین و روسیه و امریکا و هند.. اگر انها هم بخواهند مطالبات ایران را پس بدهند، مجبورند به همان اوضاع قبل از انقلاب ایران برگردند. همین شیخ نشینهای خلیج فارس که الان شاخ شدند، قبل از انقلاب بیابانی بیشتر نبودند.
How much subsidy?
Some people think that their subsidy is only 300 thousand tomans, which some people don"t even get! But the real subsidy of each Iranian person is eight hundred million tomans! Because half of the country"s budget is spent on buying wheat and basic goods, which are given free to the people. The other half of the budget is spent on infrastructure and construction projects, which are provided to people for free, like water, electricity and gas. Of course, they may say that water and electricity are free for the lower deciles. The rest pay! With a thumb calculation, we can say: the money that is taken for water and electricity, etc., is not a tenth of the cost. And this is finally returned to the people in the form of wages: water and electricity officials, because they spend this amount in the country. And they pay the others. To calculate the total subsidy, we must know that the budget is divided into two parts: current and construction costs. Current expenses means salaries, commuting, overtime and personnel bonuses! Half of the budget, which means more than 4,000, is paid to military and country employees and retirees. They either spend this money or save it, by spending it, the whole money is transferred to the working class and toilers and producers of materials and services. That is, if they buy food, it is transferred to farmers and ranchers, and if they buy clothes, etc., it is transferred to Sanuf. If an employee"s income is more than the expenses of the household"s basket of goods, they will naturally invest it. Risk-free investment means saving money: in banks to receive interest. This money is given to people in the form of a loan with a discount. Therefore, the final goal of current government budgets in all years is to strengthen the private sector and transfer oil income to farmers and workers. Even if government employees make risk-free investments: they have ultimately helped the private sector. Investing in the stock market, gold, coins, housing, and cars, respectively, with higher risks, has higher profits. But capital is transferred directly: to workers and farmers or to producers of goods and services: buying housing makes the work of construction industry workers prosperous. Buying gold makes metal industry workers prosperous and even buying foreign currency strengthens secondary markets and creates employment. Therefore, don"t doubt the government"s current budget: the more it is, the higher the welfare of the people, the more prosperous the business. For this reason, some economists have said: any kind of budget deficit is the government"s investment: for the greater welfare of the people and the growth of the private sector. This happy and healthy circulation in the current budget is a little wider in the construction budget, that is, it takes into account all the people of the world. For example, building a dam or bridge or road or developing internet infrastructure forces the government to import. Therefore, every new production or service of the people of the world is also strengthened by Iran"s money. South Korea is the best example: when there was a revolution in Iran, the United States started its embargo in order to overthrow the government like during Mossadegh"s period. But by order of the Imam, the purchase of American goods was banned, so the country"s procurement officials went to South Korea and so on. Big purchases from South Korea (such as Kia cars) made South Korea grow: at that time, Seoul, the only important city in South Korea, had only one street, and it was called Tehran Street. Of course, now they are not paying Iran"s money, it is not because of their ignorance! Because they don"t have anything to give, everything goes back to the same street in Tehran. South Korea is a small example of the recipients of subsidies from the Iranian government: up to China, Russia, America and India.. If they want to pay back Iran"s demands, they will have to return to the same situation before the Iranian revolution. The sheikhs of the Persian Gulf, which have now become the Horn of Africa, were nothing more than deserts before the revolution.