ایران بزرگ از قدیم امپراتوری بوده، الان هم هست و خواهد بود. و اگر در برخی مواقع ظاهرا امپراتور نبوده، یا دچار ضعف داخلی می شده است، باید بعنوان خواب زمستانی از ان یاد کرد. ایران معادل کل جهان است. یعنی امپراتوری ذاتی بوده و جدانشدنی. زیرا از همان ابتدای تاریخ یکتا و بی نظیر بوده، یکتاپرستی را هم مشی خود می دانسته. خداوند در قران می فرماید که: همه شما از یک پدر و مادر هستید. لذا تفرقه شما ظاهری و به دلالیل: تقسیم بندی رنگ پوست یا نحوه تکلم و امثال آن است. حضرت آدم ع بعنوان ابوالبشر، مسئول حفظ وحدت فرزندان خود بود. به همین دلیل برخی او را از انبیا اولوالعزم می دانند که: رسالت جهانی داشته است. بعد از ایشان هم هرگاه جمعیت و خانواده دچار تفرقه می شدند، باز هم خداوند پیامبران را از میان همین ها برمی گزید: تا در فواصل مختلف، انان را به وحدت و یگانگی و یگانه پرستی برگرداند. لذا حضرت ابراهیم، موسی و عیسی و محمد ص هم اولوالعزم بودنند که رسالت آنها جهانی و برای همه انواع بشر بوه است. آنها را به هدف واحد (یکتاپرستی ) راهنمایی کند، و آب رفته را به جوی برگرداند. در فاصله این پیامبران ، عده ای گردنکشی کرده، مردم را به تفرقه و چند گانگی دعوت می کردند. حتی با انکار خداوند و یا جعل خداوندان دروغین،به اشاعه بیت پرستی اقدام می کردند. چون پیامبر اسلام آخرین پیامبر بود، لذا دشمنان وحدت بشری یا امپراتوری ایرانی، سعی داشتند تا با جعل دانشمندان و فیلسوفان، راه خود را جدا کنند. تا با دیگران فرق داشته باشند. مثلا در زمان معاصر، با ایجاد جامعه ملل یا سازمان ملل متحد،عملا مردم را به تفرقه و جدایی سوق دادند. انها بنام آزادی بیان و عقیده،تا 200کشور را بوجود آورند.ساز مان ملل متحد برخلاف نام خودش، هنوز هم در ایجاد تفرقه اصرار دارد: سعی دارد 9کشور دیگر از دل ایران بیرون بکشد. اگر سازمان ملل حامی تجزیه طلبان نبود، آنها هدفی نداشته و تسلیم می شدند. ولی چون سازمان تجزیه طلب به آنها و عده استقلال داده، از آن بعنوان حق قومیت ها! تبلیغ می کرد. لذا هرگز انها سرکوب نمی شدند. تمامی استقلال کشورها از همین دوران: جامعه ملل و یا سازمان ملل آغاز می شود: آنها ایران را تجزیه می کردند، تا ابتدا به اسنقلال و سپس به اتحاد خودشان بکشانند. اتحادیه شوروی یا فدراسون روسیه، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، اتحادیه افریقا یا ایالات متحده امریکا، دلیل وجود چنین تفرقه ای است. و برای این کار دوعنصر اصلی را تغییر دادند: یکی زبان، که حتی منجر به اختراع ربان اسپرانتو شد. دیگری سمت گیری یا جهت یابی! قطب نماها همه از تهران تنظیم می شدند! ساعت جهانی از تهران و ایران و براساس نصف النهارات خیام و جلالی و غیره، تنظیم شده بود: شرق جهان یعنی شرق تهران. غرب جهان یعنی غرب تهزان.جنوب و شمال جهان هم به همین سیاق. و آنان با جعل مدارات گرینویچ! سعی داشتند این تقسیم بندی را به هم بزنند. و مردم ساعت خود را به گرینویچ لندن تنظیم کنند.اما خداوند که مواظب آنها بود، با کمک صاحب الزمان عج، فردی را فرستاد تا رستاخیز جهانی دیگری کند. امام خمینی خیلی ساده گفت: امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. یا فرمود: شوروی از آمریکا بدتر، و انگلیس از هردو بدتر و پلیدتر. وجهان دید که نتوانستند.!! و امپراتوری اعظم ایران، دوباره از خواب زمستانی بیدار شد. دیدیم که با ایجاد اسرائیل در قلب مسلمانان، هیچکس قادر به مقابله با :همین یک کشور سه میلیونی نبود. صد میلیون عرب در یک جنگ شش روزه، همه چیز را واگذار کردند. تا امروز هم رهبران عربی بجز استثنائاتی: نظیر حزب الله لبنان و انصار الله یمن و حشد الشعبی عراق، اسرائیل را با همه وحشیگریش دوست دارند. و او را لایق تر از ایران می دانند. اما در میان اینهمه تفرقه طلبی، فریاد رئیس جمهور ایران، در سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامی، آنها را رسوا کرد. وقتی رئیس جمهور ایران می گوید: القدس لنا! مردم را به بیداری و رستاخیز جهانی دعوت می کند
