سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیعیان اسرائیل و فلسطین

چرا فقر داستان
در شیعه همه چیز فراوان، و سوژه داستان زیاد، و موضوع برای فکر کردن بسیار است. در حلسه بنیاد سادات استان تهران، با حضور بیش از هزار نفر از سادات تهران، اصلا شکایتی از اوضاع رفاهی مطرح نشد. زیرا سادات بخوبی توجیه هستند که: روزی را خدا می رساند. (درخواست از غیر تو ننگ است) و اشخاصی مثل رئیسی، بت های کوچکی هستند که: خود را روزی رسان بزرگترها می دانند. در اسلام همه چیز روشن است: مثلا شما می خواهید سرمایه گذاری کنید، تا سود بیشتری به دست آورید: خداوند فرموده (لئن شکرتم لازیدنکم) اگر شکر گزاری کنید، به شما سود می دهم. اما مردم با حرص و طمع، خود را به هلاکت می اندازند: و با توسل به کمک های دولتی، نابود می شوند: بنده به رئیس هلدینگ خلیج فارس(مهندس عسکری) گفتم: کل کسانیکه از بانکها وام گرفته اند، یا در زندان هستند، یا فراری و تحت تعقیب بانکها! چون اصول سرمایه گذاری بانکها، سود بیشتر و بهره و ربا و حرص و طمع است. در مورد ادبیات داستانی، فیلمنامه و سناریو هم، به همین شکل است: کسانیکه حرص می زنند تا نویسنده شوند، معمولا سوژه پیدا نمی کنند! نمونه اش در موضوع پایان نامه ها هست. با حرص و طمع می روند، ولی چیزی گیرشان نمی اید.(من طلب الرئاسته هلک) ولی وقتی با شکر گزاری جلو بروند، میلیونها موضوع خواهند دید! (جوشش و غلیان درونی پیدا می کنند)که می مانند: کدام را انتخاب کنند. مثلا ما 124هزار پیامبر داریم. زندگی هر کدام از اینها، یک داستان و یا حتی یک سریال است. مانند سریال یوسف پیامبر. با آنهمه بازیگران فاخر. یا سلمان فارسی که در جریان تولید است.12هزار سال تاریخ امپراتوری عظمای ایران است، هرسال آنها یک داستان هم داشته باشند، می شود 12هزار سوژه. اگر دانشمندان، جنگاوران، را هم جدا کنیم، که ضریب می خورد. میشود: سریال هزار قسمتی از دانشمندان ایران نوشت. یا سریال ده هزار قسمتی از سرداران ایران. آریو برزن ها، سورنا ها، قهرمان مبارزه با نفوذ غرب هستند. ولی غرب نمی گذارد آنها مطرح شود. هالیوود حاضر است موجودات: خیالی بسازد ولی به این قهرمانان نپردازد. البته از هالیوود انتظار نمی رود! ولی سینمای هالیوودی ایران هم، حاضر نیست. هزاران نمایشنامه غربی را، با هزینه های گزاف اجرا می کنند: به این بهانه که در ایران نمایشنامه نداریم. و جالب این است که صدا و سیما، هزینه های پرطمطراق انها را می پردازد، ولی به تئاترهای آئیینی و ملی که می رسد، بودجه ندارد. خیلی هم سر ذوق بیاید، به آنچه گذشت! ایرانیان اکتفا می کند: در 8سال دفاع مقدس چه گذشت! و انسان ایرانی را از حال و آینده بی خبر می گذارد. لذا می بینیم دشمن به راحتی: وارد می شود هزار نفر را به خاک و خون می کشد. و سردارانی که درجه های کیلویی گرفته اند، فقط قول انتقام می دهند. آنهم برای اینکه قبه هایشان کم نشود. حضرت علی ع فرمود: کسی که موقع حمله دشمن خواب باشد، مجبور است با لگد دشمن بیدار شود. ولی کار اینها بجایی رسیده که: با لگد دشمن هم بیدار نمی شوند! و در همان رویای دفاع مقدس باقی هستند. کار بجایی رسیده که ما برای انتقام سردار شهید قاسم سلیمانی، از مسئولین قطع امید کرده و به :یمنی ها و عراقی ها متوسل میشویم. 17هزار ترور و15هزار قتلگاه در تهران و شهرستانها، اگر لگد دشمن در خانه نیست، پس چیست؟ ای حزب الله لبنان، ای انصار الله یمن، و ای حشد الشعبی عراق ، آیا منتظرید که اینها، کار اسرائیل را تمام کنند؟ اینهاییکه دستمزد رزمندگان دفاع مقدس را، با فروش سرزمینی می دهند؟ معنی مناطق ویژه یا مناطق آزاد، آیا چیزی غیر از خروج از حاکمیت است؟ آیا انفجار در مسیر زائران شهید سلیمانی در کرمان، جز دهن کجی به عدم انتقام گیری است؟ آنها قاسم سلیمانی را که گرفتند، با این کار می گویند: هواداران سلیمانی را هم خواهند گرفت. و از آنها هم، مثل قوم ترسیده سرچشمه، به دامن آمریکا خواهند رفت. مگر ترور شهید سلیمانی، به دستور مستقیم ترامپ نبود، پس کو؟ آیا سوراخ موشی باقی مانده؟