این نامه هدایت است که: به دست تو می رسد! و به 26زبان مختلف تر جمه شده! و میتواند به وسیله تو اضافه تر شود، تا به دست همه برسد! از 8میلیارد بشر موجود و آیندگان، نباید: هیچکس جا بماند. زیرا قطار انقلاب اسلامی، برای همه جا دارد: تا همه صدای وحی را بشنوند، که در روز قیامت، عذری از آنها پذیرفته نخواهد شد. بدانید که ما، خودمان را خلق نکردیم. بلکه یک قادر متعال، با هوش و بافضیلت، ما را طراحی و ساخته است. او همچنین مواظب ما هست! و هر کاری انجام می دهیم، می بیند. و ما را هدایت می کند: تا براثر رفتار اشتباه، خود را از بین نبریم. او محافظ ماست. و برای هدایت ما، انبیا را فرستاده و با هر کدام معجزه ای همراه کرده است. آخرین آن پیامبر اسلام، حضرت محمد ص است: که قران معجزه او ست و تا به امروز به دست ما رسیده است. قران کتاب جامعی هست که: زبان و خط را به ما یاد می دهد. ما باید با همان خط بخوانیم و بنویسیم، تا مورد رضایت خداوند باشد. و به زبان و خط مشترکی برسیم. کلیه معارف زندگی را در آن نوشته است. و برای تفسیر ابعاد این معارف، علاوه بر پیامبر جانشینانی برای او: قرار داده که برحسب زمان، و موقعیت هرکسی، آنها را راهنمایی کند. 13نفر از اینها معصوم بودند. یعنی همه رفتار و گفتار و نوشتار انها، مطابق استاندارد قرانی بوده، و هیج انحراف از استاندارد نداشته اند. اما بقیه با یک درجه تخفیف، بالاترین معصومیت نسبت به دیگران، رهبری را بعهده می گیرند. که نایب امام زمان هستند. و فیوضات ایشان را، به همه مردم جهان می رسانند. لذا همه بشر باید خود را، به این سازمان متصل کنند. نامهای گوناگون، را کنار بگذارند. و در دل خود، مطیع حدا و رسول و ائمه و ولایت فقیه باشند. چرا که غیر از اینها، ساخته پرداخته دست بشر است. و ما را به جایی نمی برد. فقط از ما یک برده ای می سازد که: برای ارباب خودش کار کند. مثلا در نظام سرمایه داری، همه کارگرند! و برای سرمایه دار کار می کنند. دستمزدی که دریافت می کنند، بخور و نمیر است: تا زنده بمانند و به استثمار خود ادامه دهند. اما در قران، همه آدم ها، یک امپراتورند. زیرا جانشین خدا، بر روی زمین هستند. زمین و زمان و تاریخ، همه برای انسان آفریده شده است. خلقت خداوند محدود نیست: و برای ادامه بیشتر ان، به انسان قدرت خلاقیت هم داده است. تا او نیز به توسعه و تکامل و رشد، مشغول باشد. همه باید بدانند که خداوند قادر متعال، همیشه همراه آنها هست. حتی زبان تکلم هم، با هدایت ایشان است. مخالفت انسانها با خدا، نیز مخلوق خداوند است! زیرا هیچ چیزی خارج از حیطه نظارت او نیست. و علت اینهمه نام گذاری ها، دوست داشتن بهتر خدا هست. کسی که مشرک هست، یا با خدا قهر است، نه اینکه او را قبول ندارد. بلکه به او اعتراض می کند: مانند یهودیان که اعتراض کردند: گفتند چرا پیامبر از نسل اسحق نیست؟ و از نسل اسماعیل است. یا کفار قریش اعتراض داشتند: چرا خداوند یک بچه یتیم را، پیامبر کرد. و سران قریش را قابل ندانست. من و شما هم اعتراض می کنیم: اگر دستم رسد بر چرخ گردون، از او پرسم که این چون است و آن چون، یکی را میدهی صد ناز و نعمت! یکی را نان جو آلوده در خون. ببینید شاعران ما، راه رفتنشان شعر است. و چه خوب خودخواهی ما را برملا می کنند. آنها، همه انحرافات بشری را، زاییده ناشکری می دانند. یعنی هرکس کافر و بت پرست و کمونیست و سرمایه دار شده! فقط یک دلیل داشته: به قسمت کردن خدا نسبت به خودش! اعتراض داشته. مثل الان مردم ایران که: همگی، از گرانی خوشحالند! ولی تا موقعی که مربوط: به خودشان شوند. مشکلات اقتصادی مردم هم، از همین جا است: دوست دارند هرچه خودشان دارند، گران شود! ولی آنچه دیگران دارند، ارزان شود. فقط به این دلیل که همه را بخرند، و دیگران هیچ نداشته باشند. و این نهایت رذالت است. پس اگر خود را از این رذالت برهانیم، به قسمت خداوند راضی باشیم. هیچ مشکلی بوجود نخواهد آمد.