سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه جهان شیعه هستند

انسان ترکیبی از عقل و شیطان است. و این ترکیب دقیقا نصف است. که به ان نفس لوامه و نفس اماره هم گفته شده است. روح انسان که از خدا به او دمیده شده، نفس مطمئنه است. او است که میتواند این برابری را به هم بزند، و یا کلا نفس اماره را نابود کند. در این صورت آماده: الحاق دوباره به خدا می شود(یا ایتهاالنفس المطئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرصیه) و از حالت کثرت به وحدت می رسد.  هر سه نفس آفریده خداست، تا انسان در میان افت و خیزهایش، با استعداد خود آشنا شود. و به کمال خود برسد و آن: خود آگاهی است. انسان خود را می شناسد. زیرا وقتی خود را شناخت، خدا را می شناسد. می فهمد خدا چه عظمتی به او داده، بنابر این خدا خودش، اعظم است. نفس اماره برای تحقیر انسان است: می گوید: انسان فقط برای یک لقمه نان، جهت سیر شدن آفریده شده است. و باید از هر راهی، این لقمه نان را بدست آورد، تا بتواند حیات ادامه داشته باشد. اما نفس لوامه می گوید: گرسنه شدی، روزه بگیر! و نفس خود را تربیت کن، سرکش نباشد، تا همه وجود تو را، برای یک لقمه نان تسخیر کند.(مانند کودکی که به اسباب بازی مشغول و از پدر و مادر غافل می شود) و همه انرژی تو، صرف ان بشود. آن را خدا بتو می دهد. فقط باید بخواهی و صبر کنی. در این مدتی که صبر می کنی، رازهای زیادی بر تو آشکار می شود، یعنی فقط به یک لقمه نان تکراری، فکر نمی کنی بلکه خلاقانه به  غذا های دیگر هم می اندیشی! زیرا وقتی گرسنه هستی و روزه می گیری، به خواندن قران روی می اوری: و می بینی که خداوند  آفریده ها و نعمت های دیگری هم دارد! که برایت ذکر کرده است: عسل مصفا، جویهای شیر، مرغ بریان. پس به لذت بالاتری دست پیدا می کنی. به تو می گوید: اگر این لقمه نان را صرف نظر کنی، یا به دیگری بدهی، دهها برابر ان را به تو خواهد داد. وقتی در راه خدا  جهاد کنی و کشته شوی ، نزد خودش می روی، و همه لذات را می چشی.(1عند ربهم2یرزقون) مرحله اول که نزد خدا می روی! همین نزد خدا رفتن: جذبه ای دارد که همه چیز را فراموش می کنی. انسان محو جمال خدا می شود. خدا هم محو جمال تو می شود. و از خود تشکر می کند، که چنین موجودی را خلق کرده است(فتبارک الله) و برای تشکر از تو هم، هرچه دوست داری بهت می دهد. زیرا تو با صرف نظر از لذات دنیایی، به آرزوها و خواسته های بلندی رسیده ای. کل دنیا و روی زمین هم به همین شکل است: وقتی همه مردم دنیا، دنبال اقتصاد هستند. و اقتصاد را زیر بنا می دانند، در ایران، امام خمینی می فرماید: اقتصاد مال خر است. زیرا خر، فقط به فکر: خوردن و خوابیدن و کردن است. دوست دارد که در چمن غلت بزند، و آواز نکره خود را ولوم بالا دهد. اما انسان با صبر کردن میتواند: مهمانی خدا برود، از نعمت های بسیار چشم گیری استفاده کند. بطور مثال: ملت ایران شیعه هست. ولی دیگران او را مسخره می کنند، و می خواهند که از شیعه گری دست بردارد. از امام حسین ع دست بردارد. از حضرت امیرع و حتی پیامبر اسلام و خدا کناره بگیرد. لذا خداوند هم پاداش این صبر و پایداری را می دهد: در ایران منابع و معادنی خلق می کند که: یک گام آن، اسرائیل را مدهوش می کند. در زمان پهلوی، بارها اعلام کردند: نفت ایران سی سال دیگر تمام می شود. و انقلاب شکست می خورد. اما 50سال گذشته، نه تنها نفت ایران کم نشده، بلکه منابع جدیدی هر روز، بر ان اضافه می شود. طوری که منابع نفتی دیگران را هم غنی می کند. ایران به همه دنیا نفت و گاز می دهد. ولی باز هم زیادتر می شود. زیرا خداوند فرموده: (لئن شکرتم لازیدنکم) اگر شکر گزاری کنید، زیادتر می کنم. سرمایه گذاری در ایران شکر گزاری است.ایرانیان بجای دستکاری ابرها، نماز باران می خوانند. لذا می بینید که ایران، اغلب مرزهایش آبی است. دریای قزوین در شمال بزرگترین دریاچه دنیا هست. خلیج فارس و دریای عمان که به اقیانوسها وصل هستند. رودخانه های پر آبی مثل کارون و اترک و ارس و هیرمند: در مرزهای ان است. تا همسایه ها نیز بهره ببرند. ولی برخی از انها با دشمنی اهل بیت، باعث قحطی می شوند.