در ظاهر این ایرانی ها بودند که: رای می دادند. اما در عمل جهان در انتظار: این حرکت ایرانیان بود. همانطور که امام خامنه ای گفتند: چشم جهان به سوی ایران بود. و لحظات گزارش ها، در تب و تاب و جنبش می گذشت. تا اینکه این انتخابات پر شور به پایان رسید، و جهان به امپراتوری و بقای: ابر قدرتی او رای داد. این موضوع چنان مهم بود که بنده تصمیم گرفتم: بعنوان سومین نفر در آمریکا، کاندیدای ریاست جمهوری شده: دونفر دیگر یعنی ترامپ و بایدن را کنار بزنم. امیدوارم که در انتخابات آنجا، رای بیاورم در این صورت دبیرکل: سازمان ملل و اعضای شورای امنیت را عوض کرده، و نام اسرائیل را حذف خواهم کرد: اکنون مردم آمریکا در ایالت های مختلف، باید به من رای بدهند تا با رای قاطع: بتوانم انتقام شهید سلیمانی را بگیرم چون ایرانی ها طبق قانون کاپیتولاسیون، نمی توانند. حتی سپاه ایران هم(حاجی زاده) به دنبال این است که: از آمریکا این کار را انجام شود. زیرا طبق قانون کاپیتولاسیون، افراد آمریکایی هر جنایتی بکنند، ایران نمی تواند آنها را محاکمه و مجازات کند، و باید که دستگاههای آمریکایی: او را محاکمه و طبق قانون ایایلات مستقل آمریکا او را مجازات نمایند. این قانون در سال 1342 در زمان: حسنعلی منصور در مجلس تصویب شده، با اینکه او را ترور کردند، ولی تا کنون لغو نشده است. اصرار امام خمینی فقط باعث شد: مردم به خیابان ها بیایند، ولی مجلس ان را لغو نکرد. حتی بعد از پیروزی انقلاب هم، مجلس ها چنین کاری نکردند. و مانند سند 2030یا اف ای تی اف، فقط در شعار ها مخالفت شد ولی: در حال اجرا هست. و آمریکا همچنان میتواند: ایران را تحریم کند و لی، ایران نمی تواند شکایتی بکند. البته پیشنهاد من این است که مجلس جدید: اولین کاری که بکند، این قوانین را لغو کند. چون فقط مجلس می تواند. زیرا قوه قضاییه و مجریه، قانون مجلس را می شناسند. و لذا برای لغو اجرای 2030یا کاپیتولاسیون، آئین نامه هم دارند. هنوز با اینکه قانون جوانی جمعیت یا قانون حجاب، در مجلس هم تصویب شده، ولی قانون قبلی چون لغو نشده، هیچ تاثیری بر افزایش جمعیت ندارند. زیرا آنها کار خودشان را ادامه می دهند. لذا کوشش من در این 45سال، بجایی نرسید. البته من در سالهای دهه 60و هفتاد، به سیاست محدودیت جمعیت معترض بودم، ولی کسی حرف مرا گوش نمی کرد. در روزنامه های مختلف: مقاله می نوشتم و خطرات آن را گوشزد می کردم، تا اینکه در دهه 90مسئولین به این خطرات پی بردند. ولی پی بردن آنها کافی نیست. من حتی با دکتر محمد بیگی مسئول کمیسیون جوانی جمعیت، صحبت کردم و گفتم تا آئین نامه های قبلی، لغو نشود امکان اجرای آئین نامه های جدید نیست. علاوه بر اینکه آئین نامه های جدید هم، نوشته نشده و بطور مشکوکیی مشمول مرور زمان هم شده است. در همه زمینه ها این طور است. زیرا حقوقدانان، اقتصاد دانان، و اغلب مسئولین ایران، تحصیلکرده آمریکا هستند. و بجز دستورات صندوق بین المللی پول، یا خزانه داری امریکا، چیز دیگری را قبول ندارند. حتی پولهای ایران را برای امریکا می فرستند: تا کسر بودجه آنها را تامین کنند. لذا معلوم شد که باید آمریکا اصلاح شود: تا ایران اصلاح شود. از این رو من تمام دوره های از آمریکا، کاندیدای ریاست جمهوری شدم. اولین بار زمانیکه امام خمینی (ره) فرمودند: کارتر باید برود بنده احساس مسئولیت کردم، و مانند محسن رضایی همه دوره ها، کاندیدا شدم. ولی متاسفانه رای مرا، دیگران نیاز داشتند. و من ناچار شدم ایثار نمایم. اما این دوره چون می دانند من می خواهم: ترامپ را اعدام کنم، گویا به من ویزا ندادند. و تاکنون موفق نشدم در: مناظرات شرکت کنم. از این رو اخطار می کنم که:اگر امریکا ویزای بنده را تایید نکند، و اقامت مرا تصویب نکند من دیگر کادیدا نخواهم شد. و این به ضرر آمریکا است. چون معلوم می شود آنطور که ادعا می کنند، انتخابات آزاد وجود ندارد. بلکه تبعیض نژادی وجود دارد. لذا راه دیگری را پیش خواهیم گرفت: و از مردم آمریکا می خواهم که کاخ سفید را اشغال، و به بی خانمان ها بدهند.